براساس توافقنامه امنیتی که سال گذشته میان دولت عراق و آمریکا امضا شد، ارتش آمریکا باید نیروهای خود را در 30 ژوئن امسال از شهرها و روستاهای عراق خارج کرده و در پایگاههای بیرون از این شهرها و روستاها مستقر کند. نیروهای امنیتی عراق در آستانه خروج نیروهای آمریکایی با شدت بخشیدن به تدابیر امنیتی سعی کردند تا شهرها و روستاها را از وارد آمدن شوک خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی و خالی ماندن صحنه، دور بدارند. البته این تدابیر امنیتی شدید مانع از وقوع چند انفجار در هفته گذشته نشد. این چند انفجار که درست یک هفته قبل در عراق به وقوع پیوست دست کم 200 نفر را از پای درآورد.
صرفنظر از اینکه خروج نیروهای آمریکایی در عراق دیر یا زود باید صورت بگیرد، سؤالی که مطرح میشود این است که پیامدهای خوب یا احیانا بد خروج این نیروها چه میتواند باشد؟
این روزها مردم عراق نیز این سؤال را از خود میپرسند. گویی آنها میان یک دوراهی گرفتار شدهاند؛ از سویی خروج نیروهای اشغالگر خواست و آرزوی قلبی آنهاست و از سوی دیگر نسبت به امنیت و سلامت خانوادههایشان بیمناکند.
آیا نیروهای امنیتی عراق توانایی حفظ امنیت شهرها و روستاها را دارند؟ آیا خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی به ایجاد نوعی خلأ امنیتی در شهرها و روستاها نخواهد انجامید؟ آیا تروریستها از این خلأ امنیتی سود نخواهند برد و غیرنظامیان را هدف نخواهند گرفت؟ اینها همه سؤالاتی است که نه تنها مردم عراق، بلکه تحلیلگران مسائل عراق و حتی دولتمردان عراقی نیز با آنها روبهرو هستند.
اما آنچه واضح است این است که در هر صورت خروج نیروهای اشغالگر از عراق اجتنابناپذیر است. براساس توافقنامهای که در اواخر سال 2008 میان عراق و آمریکا امضا شد، نیروهای امنیتی آمریکا که در واقع در خط مقدم برقراری امنیت در عراق حضور دارند، باید از شهرها و روستاهای عراق خارج شده و در خارج از شهرها و روستاها مستقر شوند.
همچنین تمامی این نیروها باید تا ماه اوت سال 2010 از عراق خارج شده و در نهایت تمامی سربازان آمریکایی مستقر در عراق نیز باید تا پایان سال 2011 عراق را ترک کنند.
در حال حاضر بیش از 131 هزار سرباز آمریکایی در عراق حضور دارند که این نیروها به غیراز 12 دسته نیروهای امنیتی هستند که در عراق مستقر هستند. البته ظاهرا قرار نیست خروج نیروهای آمریکایی از عراق تا پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور در اوایل سال آینده، به تعداد زیاد صورت بگیرد.
اما براساس آنچه دولتهای آمریکا و عراق اعلام کردهاند ماموریت نیروهای آمریکایی که در عراق باقی میمانند از تامین امنیت به آموزش و مشاوره به نیروهای عراقی، تغییر خواهد کرد.
هدف آمریکاییها از خروج از عراق این است که تحت فشارهایی که از سوی افکار عمومی آمریکا به آنها وارد میشود و همچنین برای فرار از انتقادات بینالمللی، یک قدم عقب بنشینند.
البته آنها هرگز زمام امور عراق را از دست نخواهند داد و مسلما از پشت پرده نفوذ خود را اعمال خواهند کرد. به هر حال آنها میخواهند مطمئن شوند که منافع استراتژیکشان که این جنگ را بهخاطر آن بهراه انداختند، محقق خواهد شد.
از سوی دیگر، عراق تقریبا بر سر یک دوراهی مانده است؛ نخست اینکه خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی از عراق به معنای افزایش ناگهانی خشونتها در این کشور است و دوم اینکه حضور بیش از اندازه آمریکاییها در عراق موجب میشود که مردم این کشور غرور ملی و انگیزه خود را برای تشکیل یک کشور خودمختار و دمکراتیک از دست بدهند.
دولتمردان و مردم عراق در برابر این دو واقعیت قرار گرفتهاند و در فضایی میان بیم و امید سرگردانند.در واقع میتوان ورود آمریکا به عراق و مستقر شدن و پس از آن، خروج نیروها را اینگونه تعبیر کرد؛
آمریکا با به راه انداختن جنگ عراق، چاقویی در کالبد عراق فرو کرد. در تمام طول سالهای حضور آمریکا در عراق، این چاقو در جسم عراق بود و این کشور را آزار میداد. اما امروز که قرار است این چاقو از جسم عراق بیرون کشیده شود آنچه برای عراق رخ میدهد از 2 حال خارج نیست: یا خروج این چاقو موجب خونریزی شدید میشود و قربانی پس از این خونریزی جان خواهد باخت و یا اینکه قربانی آنقدر توان و قدرت دارد که از پس مشکلات و درد بیرون آمدن این چاقو برآید و زخم آن را نیز درمان کند که این خود بسیار طاقتفرسا و دشوار خواهد بود.
علاوه بر این مسئله، این قربانی باید با بیماریهایی که در خلال درمان زخم خود با آنها مواجه میشود نیز، دست و پنجه نرم کند که القاعده یکی از این بیماریهاست. تنها یک هفته قبل از خروج نیروهای آمریکایی، القاعده با تدارک دیدن چند انفجار تلفات زیادی بر جای گذاشتند.
درخصوص عملیاتهای تروریستی، هم مقامات عراقی و هم مقامات آمریکایی اعلام کردهاند که امکان افزایش این حملات پس از خروج نیروهای آمریکایی وجود دارد.
کوتاه سخن اینکه دیر یا زود دولت عراق باید با واقعیتی به نام اداره خودمختار امور مملکت روبهرو شود. امروز اما مقامات عراقی از یک سو بابت در دست گرفتن امور امنیتی کشور خوشحالند اما از سوی دیگر از این بیم دارند که کشور در گرداب خشونتهای تروریستی فرو رود. اما به هر حال این کودک نوپا باید روزی روی پای خود بایستد و راه برود؛ حتی اگر بیم زمین خوردن و زخمی شدن نیز وجود داشته باشد.